هانیه جونهانیه جون، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

هانیه کوچولو عشق مامان و بابا

هانیه خانون

بابا بابا گفتن هانیه جون

دختر گلم 7 ماه و نیمش هست .خوابیده بودی یکدفعه بیدار شده دیدم داری برا خودت کلی پشت سر هم میگی با با با  یه دفعه با با هم اومد بالا سرت ودید ده داری میگی وکلی ذوق زده شده بود چند روز بعد دده.ممه .بوو.هم گفتی .خلاصه خیلی با مزه شدی حالا عکساتو میزارم گل مامانی. ...
18 شهريور 1394

سینه خیز رفتن هانیه تپلی

هانیه گلی سلام هنوز 5 ماهت کامل پر نشده یعنی 5.6.روز مونده که پر بشه امروز 24 خرداد 94 هست وبرای اولین بار سینه خیز میری وخیلی با مزه جلو میری هی خودتو میندازی ودوباره میری جلو فیلمت رو گرفتم با نمک شدی عزیزم روز به روزم با نمک تر میشی خیلی دوستت دارم .بابا که دیگه از بس دوستت داره بهت میگه پرنسس. .راستی زندایی محمد هم بارداره نی نی دایی دختره اسمش هم ارشیداست نینیشون 8 ماه از دختر گلم کوچیک تره خوشحال باش چون هم بازی خوبی برات میشه .خب فعلا بای شیطون بلا بیدار شد. ...
18 شهريور 1394

سال نو مبارک

اولین سال نو هانیه جونم مبارک .ولی هیف شد از بس شیطون بلا گریه وزاری وبی قراری کرد لحظه تحویل سال 1394 که حدودا 2و20 دقیقه بامداد بود رو خواب موندیم .ولی فردا همگی خونه مادر محمود دعوت داشتیم وخیلی خوش گذشت چون هانیه خانوم یه نصف روز خوابید برا اولین بار ومیتونم بگم متحول شده بود.حالا عکس های عیدت رو واست میزارم دختر گلم . ...
15 ارديبهشت 1394

تولد هانیه جون

امروز که این مطلب رو میخوام واست بنویسم 27روزت هست دخترم ببخشید که این قدر دیر اومدم اخه چون سزارین شدم خیلی درد داشتم تو هم که شیطنت میکنی ونمیزاری که بیام وبه وبلاگت سر بزنم همش شبا بیداری و از دلپیچه نمیخوابی .خب بگذریم میخوام برات از روز تولدت بنویسم .دقیقا تا همون شب عمل به خاطر خارش هایی که داشتم اذیت میشدم ومجبور شدم برم حمام البته اون شب خونه مامان جونت خوابیدیم چون میخواستیم صبح زود بریم بیمارستان برا عمل .من که خیلی استرس داشتم وداشتم از ترس ذهره ترک میشدم اخه اولین باری بود که میخواستم وارد اتاق عمل بشم وخلاصه خیلی میترسیدم واز خدا فقط وفقط میخواستم که دخترم سالم وصالح باشه .خب وارد اتاق عمل شدم وخیلی دلهره داشتم روی تخت دراز کشی...
3 بهمن 1393

تولد نازدونه ی مامان وبابا

امروز که این مطلب رو برا دختر گلم مینویسم جمعه  5دی ماه هست وقراره که هفتم بریم بیمارستان شفا برا سزارین فردا  با بابایی میخوایم بریم از دکترت نامه بگیریم  وببریم بیمارستان برا ثبت نام من وبابایی اصلا دیگه طاقت نداریم ودوست داریم که خیلی خیلی زود دختر گلمون رو بغل کنیم وببوسیمش.این روزا خیلی شکمم خارش داره وشبا از خارش زیاد مجبورم برم حمام حتی شده روزی دو سه بار هم رفتم حمام بیش تر شبا هم اگه خارش نداشته باشم از تنگی نفس یا از دندون درد خوابم نمیبره.ولی مطمنم وقتی دختر گلم رو صحیح وسالم ببینم همه ی این سختی ها یادم میره . ...
5 دی 1393

حساسیت بارداری

سلام دختر گلم ببخشید که مامان این قدر دیر به دیر میاد به وبلاگت سر میزنه اخه مامانی حساسیت بارداری گرفته وهمه بدن وشکمش پر از جوش شده خیلی هم خارش وسوزش داره شبا اصلا خوابم نمیبره دخترم یک شب از خارش یک شب از دندون درد چون که سه چهار تا از دندونام به خاطر بارداری پودر شده امروز 18اذر ماه هست 21اذر هشت ماهم پر میشه و میرم تو نه ماه خانم دکتر تاریخ تولد گل دخترم رو 7دی ماه زده ینی 2 هفته دیگه باید برم برا سزارین.یک ماه بعد هم نی نی عمو محسن دنیا میاد .خیلی دوستت داریم من وبابایی بی صبرانه منتظرتیم. ...
18 آذر 1393

سیسمونی

سلام دختر گلم امروز 27مهر ماهه .اقاجون و مادر جون رفتن که سیسمونی نوه ی کوچولوشون رو بخرن منم خیلی دوست داشتم برم ولی واقعا چون سنگین شدم نمیتونستم راه برم ولی نگران نباش دخترم اینقدر مادر جون واقا جون خوش سلیقه ان که جای نگرانی نیست.اینقدر کوچولوی مامان شیطون شده که شبا ازبس ورجه وورجه میکنه خوابم نمیبره واین قدر کمردرد دارم که تا صبح بیدارم واسه همین صبح ها خیلی کسلم برا همین یادم رفت بگم که مادر جون کلی کوفته سبزی خوشمزه  عید غدیر  درست کرده بود وبه همه داد .بابایی هم دانشگاه هست شب که بیاد و همه ی وسایلا رو یکجا ببینه حسابی غافل گیر میشه.     حالا شاید چند تا عکس از سیسمونی دخرم گزاشتم.خب فعلا باید برم غذا درست ک...
4 آبان 1393

بدون عنوان

سلام دختر گلم این عکس 4 ماهکیته که برات گزاشتم این قدر شیطون شده بودی همش ورجه وورجه میکردی داخل عکس هم مشخصه که دستتو بالا اورده بودی و خانم دکتر همون لحظه عکستو گرفت . راستی دخترم الان اقاجون ومادر جون میخوان بیان خونمون امروز شنبه 22شهریوره که این مطلب رو واست مینویسم وامروز 5ماهت پر شده .عزیزم.خب عزیزم فعلا باید برم چون الانه که اقا جون اینا بیان .   ...
18 شهريور 1393